| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
چگونه امنیت شغلی خود را تضمین کنیم؟
راز امنیت شغلی در سال ۲۰۱۸ و سالهای پیش رو این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلیمان را خودمان ایجاد میکنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمیتواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرت تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارتها را کسب کنید:
نباید به خودتان به عنوان مجموعهای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سالها تجربه نگاه کنید. درست مثل هر متخصصی (وکیل، لولهکش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع میشود.
باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر میشود. اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بیخبر خواهید ماند. در این صورت به سختی میتوانید به مشکلات اشراف داشته باشید، ریشههایشان را شناسایی کنید و راه حل ارائه کنید.
باید ارزش خودتان را بدانید. اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که میخواهد شما را استخدام کند نمیخورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا میتوانی به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینههایشان میشود؟ آیا میتوانید برای حقوق پیشنهادیاتان یک دلیل قانعکننده بیاورید؟
حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه. هوشیار باشید و آگهیهای استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.
باید مهارتهایتان را بهروزرسانی کنید. ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژیهای روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما اینطور نیست. فرقی نمیکند که پیشرفت شما برای کارفرمایتان مهم است یا نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارتهایتان را به روز کنید.
ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید. بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمیدهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.
مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است، مثلا متخصص نرمافزارهای آموزشی یا تبدیل مجلات چاپی به آنلاین. صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام میدهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.
از آنجا که مشکل را میشناسید و ارزش خودتان را میدانید، میتوانید همزمان که به دنبال کار میگردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پارهوقت یا تماموقت مشاوره ارائه دهید. این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمیتواند عرضهپذیری تو را افزایش دهد.
همزمان که به مهارتهایتات افزوده میشود، بهعنوان یک شخص حرفهای شناخته خواهید شد. کسانی که شما را میشناسند پروژههایشان را به شما خواهند سپرد. میتوانید شغلهای قراردادی یا تماموقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمیشناسید، وجهه و اعتبار پیدا میکنید. ارتباطات به شما کمک میکند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژهها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.
نهایتا به نقطهای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید. البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهی رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگیرد.
نویسنده: Liz Ryan
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید